شهید اندرز گو با چهره های مختلف

شهید سید علی اندرزگو یکی از از مبارزان مسلح مخالف حکومت پهلوی در خلال سالهای ۱۳۴۲ - ۱۳۵۷ و عضو هیئت های موتلفه اسلامی بود که با گروههای مختلفی ارتباط داشت. وی از پرکارترین فعالان ضدرژیم شناخته میشود.
شهید اندرز گو به ثمره تلاشهای فراوانی که در راه انقلاب انجام داده است.شهیدی بزرگ وشناخته شده برای تمام مردم ایران و جهان اسلام است.
سید علی اندرزگو چریک سرخی که هر سپیده را با وضو از اقیانوس عظیم قرآن و نهج البلاغه آغاز می کرد و سرود صبح گاهش زیارت عاشورا بود . زین رو مجاهدی شد که نامش لرزه بر اندام شغالان امنیتی طاغوت می انداخت و تمامی آن دستگاه جهنمی را هراسان و ترسان به دنبال خویش می کشانید
و اما سخنانی که از زبان همسر شهید اندرزگودر توصیف ایشان گفته شد
شهید اندرزگو شباهت های زیادی به حضرت علی (ع)داشت.
1-او همچون حضرت نامش علی بود
2- در13رجب دیده به جهان گشود
3- در 19 رمضان دیده از دنیا فرو بست
4-زندگی مشترک شهید با همسرش همچون حضرت 9سال به طول انجامید
5-ایشان همچون امام علی(ع) باوجود فعالیت های زیاد وسخت که در
روز انجام میدادشبها علی وار گونه در کوچه های مشهد میگذشت و
یتیمان را طعام میداند
وخصوصیات بسیار دیگری که از امام الگوبرداری میکردند.
از سخنان بارز شهید درباره رژیم پهلوی:
مطمئن باش یا بادستان خودم یا با خون خودم شاه را به درک واصل خواهم کرد
یکی از ویژگی های بارز شهید جمع الازداد بودن است .
ایشان تمام انچه را که نمیشد یکجا باهم جمع کرد را دارا بودند .
ویژگی های بسیاری را که سخت است در کنار هم داشته باشی را دارا بود.
ساواک انقدر از شهید اندرزگو ترس و واهمه داشت که هر سایه ای را
که گمان میکردندبه شهید ارتباط داشته باشد را با تیر میزدند.
شهیداندرزگو درباره ترس ساواک وپهلوی ازخودش به همسرش میگوید:
شاه الان سر سفره مرغ نشسته است اما از ترس من حتی جرات
نمیکندچنگالش را به سمت مرغ دراز کند در حالی که من وتو داریم
با ارامش استمبلی میخوریم.
او از خاطرات شهید میگوید که روزی با لب خندان به خانه امد .از او پرسیدم
چه شده ،شهیدمیگویندکه رفتم ازتلفن عمومی به رئیس ساواک
زنگ زدم و گفتم برو به پهلوی بگو تو دو تا فرزند داری ومن چهارتا.
من همینطوری هم بر تو پیروزم
اما انچه که تناقض حرفهای همسر شهید را با فیلمی که در مورد ایشان
ساخته اند را نشان میداد مسلح نبودن شهید اندرزگو هنگام شهادتشان
است.به گفته همسر شهید اندرزگو ایشان به فرمان مستقیم امام
سلاح را کنار گذاشته بودند ودیگر از سلاح استفاده نمیکردند.
به گفته های همسر شهید او شب قبل از شهادت هوابش نمیبرد ،
بلند شد غسلی کرد ونماز خواندوبعدهم تک تک بچه هارا بوسید
وهنگام خداحافظی به من گفتند که شاید دیگر برنگردم ،ساواک جای خانه
را پیداکرده ممکن است به اینجا بیایید .اما با وجود اسلحه های زیادی که
در خانه بود مرا قسم داد که دست به اسلحه نزنم ،میگفت انها شیطان
صفتند و ممکن است بچه را را بکشند و گردن تو بیاندازند.
پس به هیچ اسلحه ای دست نزن،ومن هم قبول کردم.
زندگی شهید وهمسرش در این 9سال در سخت ترین شرایط سپری شد
تا با این جان فشانی ها زندگی راحت امروز ما فراهم شود.
تا جایی که همسرشهید اشاره میکند که با دو پسر کوچک خود که 2و5
سال سن داشتند و با وجود فرزندهفت ماهه ای که در شکم داشتند
مدتی رادر پیاده روهای خواجه ربی به سختی زندگی کرده اند تا شهید
اندرزگوبتواندبه هدف والای خود وامام خمینی دست یابد.
و رژیم فاسد پهلوی رااز میان بردارد.
اورا مرد هزار چهره خطاب میکردند چون دائما در حال فرار از دست
ساواک بود ومجبور بود تغییر چهره بدهد.
او همچون چهره اش نام های زیادی هم داشتند که پهلوی از ان ها هراس داشت.
از وی به عنوان چریک تنهای انقلاب یاد میشود
نام معروف و مستعار او که ماموران ساواک را به هراس می افکند
شیخ عباس تهرانی بود
او همچنین با نام مستعار سيد حسين حسيني در كنار تحصيل علم به
مبارزه ادامه دهد.
برای اشنایی بیشتر باشهید اندرز گو مطالعه کتاب زیر میتواند شمارا در
شناخت این شهید بزرگوار یاری کند.

برای مطالعه بیشتر لطفا به ادامه مطلببروید